چقدرخوشه  یه جایی مثل روزهای کودکی رو داشته باشی که بیای و بدون دل نگرانی بنویسی داخلش...

امشب مثل هر شب نیست

شایدم هست

اما من مثل هر شب نیستم

یهویی دلم برا روزهای کودکی تنگ شد

و چقدر خوشحال شدم که دارمش

چقدر خوبه یه جایی رو داشته باشی ،که بشه ارامشو درونش حس کرد

اینجا یه روزایی یه مدتهایی پر بود از دوستایی که حتی اگه یه روز نبودن دلتنگشون میشدم

الانم دلتنگم اما نمیدونم چرا دیگه دوستام اینجا نمیان

البته مثل خودم

خودمونو با یه نرم افزارای جدید سرگرم کردیم

یا شایدم بعضیا گرفتار درسن

یا نه 

ممکنه حتی خیلیا ازدواج کرده باشن و فسقلی نزاره سر بزنن

هنوز توی اینجا از حضور مهراد توی زندگیم چیزی نگفتم

یه پسر داداش فدق العاده که تمام دنیای عمشه

اگه تمام غصه های دنیا هم داشته باشم

با دیدن مهراد یادم میره

هیچ حسی قشنگتر این نبود که با مهراد عمه شدم

الان که شروع کردم به نوشتن یه بغض داشتم .یه خورده ناراحتی.یه خسته گی کوچیک

یکم دلتنگ

اما تیکه ای که از مهراد نوشتم بهم جون داد

شادم کرد

چقدر خوبه یه انرژی زا  داشته باشی 

من که عاشق این انرژی زا هستم

نظرات 1 + ارسال نظر
علی یکشنبه 16 خرداد‌ماه سال 1395 ساعت 12:09 ق.ظ http://mygolf.blogsky.com

ممکنه حتی خیلیا ازدواج کرده باشن و فسقلی نزاره سر بزنن
ای بابا...حس میکنم ایمن جمله خیلی به وحید و حمید و نرسی ربط داره
و چه میکند این ژلمهردادفن
قدمش به شدت مباااااارررررک و فرخنده
تبرییییییک
مثل همیشه ساده و زیبا و دلنشین
همین

هههههه
من خواستم لو ندم که نگن پارتی بازی میکنه و همش از خانوادش مینویسه
ممممممنونم بابت تبریک
و سپاس بخاطر لطف همیشگیتون

همین

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد