روزهایی به زیبایی شهریور

وقتی یه هفته منتظرش باشی

اما ....

اخه چرا این سردرد لعنتی باید امشب بیاد سراغ من

هرچند به خودم امیدواری میدم

که از امشب تا فردا شب هر جوری باشه

با هر دردی

من خوشحال ترینم

یه حس خیلی خوب دارم

امسال بیشتر هر سال ذوق دارم

چون همیشه عاشق هجده سالگی بودم

اما الان متوجه شدم

هیچ چیز توی زندگیم تغییر نکرده

من هنوزم دختر کوچیکه ی خانوادم

و هنوزم با وحید سر چیزای الکی بحث میکنیم

هنوزم من و خانوادم همونیم

حتی بعد از گذشت هجده سال

چه حس خوبی داره وقتی بعد از مدتها میای که بنویسی

بدون برگه ُ بدون خودکار

حتی فکر اینم نیستم که جمله بندیم خراب باشه

بدون فکر می نویسم

یه ساعت دیگه بیست و چهارم شهریور میشه

روزی که من اومدم

شهریور دوست داشتنی ۷۶ تا۹۴

چقدر خوشحالم که خودم دارم برا خودم متن مینویسم

تولدم مبارک